0.001% برتر جهان – فوق ثروتمندها – و امپراتوری های مدرنی که تحت کنترل آنها هستند – Big Tech، Big Pharma و Big Ag – نه تنها مسئول نابودی سیاره و فرستادن بیشتر بشریت به بحران های مالی و بهداشتی هستند، بلکه قصد دارند. برای دستیابی به کنترل نهایی اگر و زمانی که این اتفاق بیفتد، 99 درصد از مردم یکبار مصرف خواهند شد.
واندانا شیوا، Ph.D.، بنیانگذار بنیاد تحقیقاتی نودانیا برای علم، فناوری و محیط زیست در هند، در کتاب خود با عنوان “یگانگی در برابر 1%: توهمات درهم شکستن، بذر آزادی” به جزئیات چگونگی استثمار جهانی گرایان از توده ها می پردازد. در ویدئوی بالا توسط After Skool، او توضیح می دهد که چگونه 0.001٪ قصد دارند “تفرقه بینداز و حکومت کن” تا به اهداف استثماری خود دست یابند.1
درسی از نظریه کوانتومی
شیوا به عنوان یک فیزیکدان آموزش دیده و در ابتدا برای مطالعه انرژی اتمی برنامه ریزی شده بود. اما با درک ویرانی هایی که در سرتاسر جهان ایجاد کرده بود، از ایده خود مبنی بر فیزیکدان هسته ای بودن دست کشید و در عوض به دنبال دانش به عنوان یک کل رفت. او به تنهایی مطالعه کرد و نظریه کوانتومی را پیدا کرد،2 که اساس کار زندگی او را تشکیل داد:3
“طریقی که شما جهان را در ذهن خود طراحی می کنید، نحوه ارتباط شما با آن است. هنگامی که آن را به عنوان ماده مرده طراحی می کنید تا فقط مورد بهره برداری قرار گیرد، از آن بهره برداری خواهید کرد. هنگامی که آن را بدون درک محدودیت طراحی کنید، سیاره ای را نقض خواهید کرد. محدودیت ها
وقتی آن را با شناخت عمیق پیوندهای متقابل طراحی کنید، آن روابط را پرورش خواهید داد. و این شناخت اساسی همان چیزی است که من از آموخته هایم در نظریه کوانتومی به دست آوردم – اینکه غیرمحلی بودن، عدم تفکیک، به هم پیوستگی … ماهیت واقعیت است.
با این حال، او توضیح می دهد که در پارادایم تفکر مکانیکی، طرحی وجود دارد که تکامل نیافته است. به این ترتیب، تفکر مکانیکی مبتنی بر مفروضات زیر است:4
- ما از طبیعت جدا هستیم
- طبیعت از ذرات مجزا و جدا از یکدیگر تشکیل شده است که فقط از طریق خشونت، نیرو و کنش از طریق تماس با یکدیگر ارتباط دارند.
اما در دنیای کوانتومی، شیوا توضیح میدهد: “هیچ تفکیکپذیری وجود ندارد. تز من در مورد غیرمحلی بودن در نظریه کوانتومی بود. همه چیز به هم مرتبط است. هیچ کیفیت ذاتی ثابتی وجود ندارد که در نحوه نگرش به مردم، نگاه به طبیعت وجود داشته باشد. پتانسیل کیفیت تعیین کننده در دنیای کوانتومی است، و چون در مورد پتانسیل است، در مورد عدم قطعیت نیز هست.5
شیوا بیان میکند که جهان مکانیستی مبتنی بر یک توهم نادرست قاطعیت یا کیفیت بسیار قابل پیشبینی است. او با استناد به اصل عدم قطعیت که توسط ورنر هایزنبرگ، فیزیکدان آلمانی در سال 1927 ایجاد شد، میگوید: «در دنیای کوانتومی، میدانیم که نمیتوانیم از عدم قطعیت خلاص شویم».
با اشاره به اتم ها و ذرات زیراتمی، اصل عدم قطعیت معتقد است که موقعیت و سرعت یک جسم را نمی توان همزمان اندازه گرفت. بریتانیکا خاطرنشان می کند: «مفاهیم موقعیت دقیق و سرعت دقیق با هم، در واقع هیچ معنایی در طبیعت ندارند.6
بعلاوه، در حالی که در جهان مکانیکی، چیزها یا یا هستند – “شما می توانید یک موج یا یک ذره باشید”، شیوا می گوید – “در دنیای کوانتومی، شما پتانسیل این را دارید که هر دو باشید و آنها مکمل هم هستند.” او ادامه می دهد: “وقتی متوجه می شوید که جهان یک کل به هم پیوسته است، همچنین متوجه می شوید که آنچه متفاوت به نظر می رسد در واقع بیان متفاوتی از یک واقعیت به هم پیوسته است.”7
فناوری میلیاردرها به “ماموریت” جدید تبدیل شده است
ما در نقطهای بیسابقه در تاریخ هستیم که “ماموریت متمدن برای بشریت” فناوری است – فناوری متعلق به 1٪. با این حال، این یک توهم است که شرکت های فناوری در حال “ایجاد” یا اختراع این سیستم ها هستند که ظاهراً دنیای ما را به مکانی بهتر تبدیل می کند.
شیوا میگوید: «آنها چیزی را استخراج نمیکنند… برنامهنویسان نرمافزار پلتفرمهایی را ایجاد میکنند که استفاده میکنند. حتی بیل گیتس واقعاً برنامه اصلی خود را ننوشت. این دو استاد ریاضی در کالج دارتموث بودند.»8
او استفاده می کند Ag One گیتس9 به عنوان مثال، که اساساً ایده ایجاد یک نوع کشاورزی برای کل جهان است که مالکیت و کنترل آن توسط گیتس از بالا به پایین خواهد بود. دفتر مرکزی آن در سنت لوئیس، میسوری، جایی که مونسانتو، توسط بایر در سال 2018 خریداری شد، قرار دارد.10 دفتر مرکزی بایر نیز وجود دارد.
این شامل کشاورزی دیجیتالی میشود که در آن کشاورزان برای دادههای کشاورزی خود تحت نظارت و استخراج قرار میگیرند و سپس دوباره بستهبندی شده و به آنها فروخته میشود. تشابهاتی در سراسر جامعه وجود دارد. شیوا توضیح می دهد:11
“ما آنچه را که در هند میگذرد تماشا کردیم و آنها را کنار هم گذاشتیم. بنابراین اساساً او در حال تامین مالی بسیاری از دادهکاوی از کشاورزان است که سپس بهعنوان دادههای بزرگ بستهبندی میشوند و به کشاورزان فروخته میشوند. این دقیقاً همان چیزی است که در انتخابات سال 2016 شما اتفاق افتاد. فیس بوک داده ها را به کمبریج آنالیتیکا فروخت.
بنابراین وقتی به این فکر می کنید که “چه نوع رهبرانی ایجاد شده اند؟” بسیار مهم است که به یاد داشته باشید که در این 25 سال مقررات زدایی از تجارت شرکتی، شما اساساً پول زیادی در دست افراد بسیار کمی دارید.
و سپس آنها کسانی هستند که در همه شرکت ها سرمایه گذاری می کنند. شرکت ها دیگر شرکت های مستقلی نیستند. آنها اساساً پول های میلیاردی هستند که توسط صندوق های سرمایه گذاری مانند بلک راک و ونگارد مدیریت می شوند.”
تفرقه بینداز و حکومت کن برنامه است
اعتراضات و ناآرامی ها در سراسر جهان در حال افزایش است زیرا مردم از کنترل و سرکوب شدن توسط یک درصد خسته می شوند. تقاضا برای تغییر در حال افزایش است، بنابراین 1٪ طرحی را برای غلبه بر آن ارائه کرده اند – تفرقه بینداز و حکومت کن.
شیوا معتقد است که شرکت هند شرقی در سال 1857 اولویت تاریخی را تعیین کرد. در آن سال شورشی علیه حکومت ظالمانه شرکت روی داد و شرکت به تصرف دولت بریتانیا درآمد. تا آن زمان، هندوها و مسلمانان در هند برای دفاع از سرزمین، معیشت و آزادی خود در کنار هم ایستاده بودند.
آنها در درجه اول با مشاغل و جوامع خود هویت داشتند. دین ثانویه بود اما زمانی که تاج سلطنت را به دست گرفت، شیوا میگوید: «آنها سیاستی به نام تفرقه بینداز و حکومت کن… از حدود سال 1857 تا حدود 1920 طول کشید» تا اساساً مردم بر اساس مذهبشان بر علیه یکدیگر تقسیم شوند. او توضیح می دهد:12
این یک پروژه ناقص است. بنابراین، تفرقه بینداز و حکومت کن برای ادامه قدرت 0.001 درصد به یک ضرورت تبدیل می شود. سیاست های اقتصادی در حالی که مردم تقسیم شده اند چیست؟ دستور جلسه.”
وظیفه حقیقت
امتناع از همکاری با قانون ناعادلانه توسط گاندی وظیفه حقیقت نامیده شد. شیوا آپارتاید را در سال 1906 توصیف می کند، زمانی که انگلیسی ها تلاش کردند سرخپوستان آفریقای جنوبی را به شهروندان درجه دوم تبدیل کنند. هندیها باید نژاد خود را ثبت میکردند و کارت شناسایی به همراه داشتند. افسران پلیس میتوانستند وارد خانهها شوند و اوراق را مطالبه کنند، و مردم از تجارت محلی و برخی مشاغل بر اساس نژادشان محدود شدند. شیوا می گوید: «مردم گفتند ما ترجیح می دهیم بمیریم.
افراد دیگری که از گاندی و وظیفه حقیقت الهام گرفته شده اند عبارتند از مارتین لوتر کینگ. شیوا میگوید: «اما… وقتی کینگ شروع به رسیدگی به مسائل مربوط به عدالت اقتصادی و برابری اقتصادی کرد، در آن زمان بود که او ترور شد، زیرا … شما میتوانید به شیوههای بسیار شیرینی درباره آزادیهای مدنی صحبت کنید، اما عدالت اقتصادی و اقتصاد را لمس نمیکنید. “13
کلمه اقتصاد از economia یا هنر زندگی گرفته شده است. اما زمانی که این به هنر پولسازی تبدیل شد، خشونت را به همراه داشت. وقتی هنر زندگی را به هنر پولسازی تبدیل میکنید، که ارسطو آن را رنگشناسی نامیده است، باید خشونت علیه زمین و خشونت علیه دیگران انجام دهید – معیشت آنها را نابود کنید، آزادیهایشان را از بین ببرید، منابع آنها را از بین ببرید.»14
کاشت بذر دموکراسی زمین
با همگرایی فناوری بزرگ و هوش مصنوعی، شیوا میترسد که کارهای مکانیکی، از رادیوگرافی گرفته تا قانون، بیکار شود و 99 درصد مردم یکبار مصرف شوند. راه حل در فعال کردن احساس یگانگی یا پیوند متقابل ما با تمام زندگی و کاشتن بذر چیزی است که شیوا آن را دموکراسی زمین می نامد:15
“شما می توانید این سیاره زیبا را با عشق و فراوانی و پایداری به اشتراک بگذارید، یا بگویید که همه آن مال من است – هر ذره زمین، هر دانه، هر ذهن. زیرا آنچه استخراج می شود اکنون ذهن ماست و اگر از آزادی ها دفاع نکنیم. از بین همه گونهها و آزادیهای همه انسانها، طی 20 تا 30 سال میتوان شاهد سطحی از یکبار مصرف بودن در ساختارهایی بود که بشریت قادر به پاسخگویی به آن نخواهد بود.»
در حال حاضر، دموکراسی به سمت “شرکت ها توسط شرکت ها برای شرکت ها” تغییر کرده است. دموکراسی زمین خواستار احیای دموکراسی “مردم توسط مردم برای مردم” نه تنها برای انسانها بلکه برای طبیعت است.16 بر اساس وداهای باستانی، جهان الهی است، و هر چیزی که در آن است – حتی کوچکترین علف – بیانی از الهی است.
جهان برای رفاه همه وجود دارد، اما باید از مواهب او بدون طمع لذت برد. گرفتن بیش از سهم شما دزدی است و نتیجه معکوس خواهد داشت. راه حل پایداری واقعی در فناوری جدید نیست، بلکه در تکیه بر «فناوری» طبیعی که جهان هستی است نهفته است.17 شیوا میگه:18
“اکنون زمان آن است که یگانگی و پیوستگی را به عنوان یک انسانیت در یک سیاره به پروژه سیاسی زمان خود تبدیل کنیم. ما باید به یاد داشته باشیم که ما یک انسانیت هستیم. ما بخشی از یک زمین هستیم و هر کاری که می کنیم اجازه این کار را نخواهیم داد. شناخت اولیه ما را از زمین یا از یکدیگر جدا می کند… با هم ما قوی هستیم.”
Discussion about this post